صلی الله علیک با ابا عبد الله

یا صاحب الزمان یا شریک القرآن والامام انس والجان

صلی الله علیک با ابا عبد الله

یا صاحب الزمان یا شریک القرآن والامام انس والجان

امام باقر بنیانگذار دوره‌ای جدید در تاریخ علم و جهان اسلام

امام باقر بنیانگذار دوره‌ای جدید در تاریخ علم و جهان اسلام

ولادت امام باقر علیه السلام

 

پرسش: آیا امام باقر بنیانگذار دوره‌ای جدید در تاریخ علم و جهان اسلام است؟

پاسخ: در باب لقب آن حضرت (باقر) گفته‌اند که وی علوم زمانه خود را می‌شکافت و باز می‌کرد. علم را می‌شکافت و به اصل آن پی می‌برد و فروع علم را از آن استنباط می‌کرد و دامنه علوم را می‌شکافت و وسعت می‌داد.

امام باقر(ع) به علم‌آموزی و گسترش دانش توجه بسیاری می‌کردند. در واقع، می‌توان ایشان را بنیانگذار جنبش فرهنگی جهان اسلام دانست. در همین راستا، ایشان به تربیت شاگردانی چون: محمدبن مسلم، زراره بن اعین، ابوبصیر و برید بن معاویه همت گماشتند؛ شاگردانی که به تعبیر امام صادق (ع) مکتب احادیث وی (امام باقر) را زنده کردند.

از دیگر تلاش‌های ارزنده امام باقر (ع)، تبیین مسائل کلامی و معارف دینی بود. در زمان حضرت، بحث‌های کلامی خوارج، رواج یافته بود و امام (ع) با شرح بسیاری از خطبه‌های حضرت علی (ع) در زمینه‌های توحید و صفات الهی به بسط معارف اسلامی می‌پرداخت. نیز حضرت، مناظرات گوناگونی با دانشمندان عصر خویش داشت و در آنها به طرح بحث‌های دینی می‌پرداختند.

این روش (مناظره) از جمله نیکوترین روش‌هایی بود که می‌توانست به پیدایی و گسترش علم در جامعه اسلامی آن سامان یاری رساند.مناظره، گفت و شنودی است میان دو عالم با دو دیدگاه کاملا متفاوت. این گفت‌و شنود، چیزی جز توجه و احترام به نظر دیگری و قایل ‌شدن به حق سخن گفتن برای دیگران نبود.

آنگونه که خود حضرت در این‌باره می‌فرمودند: «عالمان باید برای شنیدن نسبت به گفتن حریص‌تر باشند. آنها علاوه بر هنر خوب حرف زدن، باید خوب شنیدن را نیز در خود تقویت کنند.» یا «هنگامی که نزد دانشمندی نشستی به شنیدن حریص‌تر از گفتن باش و نیکو شنیدن را بیاموز، همانگونه که نیکو گفتن را می‌آموزی و سخن هیچ‌کس را قطع مکن.»به همین دلیل، ایشان با برگزاری جلسات بحث و گفت و گو با دانشمندان گوناگون و حتی مخالفان خود، به بسط علوم اسلامی می‌پرداخت.

ایشان در اعتراض به سخنان غلوآمیز برخی فرقه‌ها، درباره جایگاه و مقام معنوی خاندان پیامبر، از آن‌ها خرافه‌زدایی کرده و مطرح می‌کردند که درباره ما چیزی می‌گویند که ما نیستیم.

به عبارت دیگر امام باقر (ع) نه تنها بنیانگذار شیوه جدید تفکر در جهان اسلام است، ‌بلکه دوره‌ای جدید را در تاریخ اسلام رقم می‌زند. ویژگی‌های این تاریخ به‌طور خلاصه عبارتند از:

1 - ارائه طرحی برای گسترش دانش و علوم مختلف

2 - تدوین دیالوگ ویژه عصر برای این منظور

3 - ارائه روشی نظام مند و عقلانی برای تبیین و توضیح علوم و معارف دینی. تا آن جا که ایشان معتقد بودند روش شیعه نه روش افراطیون (یعنی غلات شیعه) و نه تفریط گرایان(ظاهرگرایان)، بلکه روشی است میانه رو.

نقل است که ایشان در اعتراض به سخنان غلوآمیز برخی فرقه‌ها، درباره جایگاه و مقام معنوی خاندان پیامبر، از آن‌ها خرافه‌زدایی کرده و مطرح می‌کردند که درباره ما چیزی می‌گویند که ما نیستیم.

علاوه بر آن ایشان با جمع‌آوری احادیث موثق، به دنبال آن بودند که روش فهم احادیث را در متن، به صحابه و دیگر دانشمندان عصر بیاموزند. بدین معنی که ایشان خود را در بستر و متن تحولات زمانه خویش‌ قرار می‌دادند و تلاش فراوانی مبذول می‌کردند تا حقیقت را به دیگران بیاموزند.

4- ایشان تلاش می‌کردند حقیقت متن، در شیوه تعامل با مخالفان برای آنان آشکار و روشن شود.

امام باقر علیه السلام

5 - مهمترین حرکت ایشان در این عصر تاسیس فرهنگ مکتوبی است که جلوه‌های آن در مکتب علمی امام صادق (ع) و آثار علمی قرن‌های بعدی اسلام نمودار می‌شود. این تعبیر که رسانه‌ای شدن مفاهیم منجر به مهاجرت آن می‌شود، می‌تواند در توضیح حرکت امام باقر (ع) و تلاش ایشان جهت ایجاد فرهنگ مکتوب و استفاده از کتاب که امروزه به عنوان یک رسانه نیز تلقی می‌شود، کارساز افتد.

6 - ارائه بنیانی منسجم برای بسترسازی جهت پژوهش‌های علمی آینده. در همین زمینه‌ می‌توان به حرکت پرشور قرن‌های دوم و سوم اسلامی اشاره کرد. این دوران شکوهمند اسلامی که به«نهضت ترجمه» مشهور شد، چیزی نبود جز گردآوری دانشمندان مختلف از اقصی نقاط جهان با فرهنگ و اعتقادات مختلف در کنار هم.

7- قلمروزدایی از رشد علم و دانش. تا قبل از امام باقر (ع)، حوزه علم، در نظام خلفای بنی‌امیه تا اندازه زیادی وابسته به دربار بود. نباید فراموش کرد که خلفای بنی‌امیه سعی داشتند نهضت علم‌گرایی را، در قالب علوم حکومتی بدون پرداختن به مسائل مردم، عمده کرده و نخبگان عصر را در آن چارچوب هدایت کنند. اما شیوه علمی امام باقر (ع) که برخلاف این جریان ره می‌سپرد، عبارت بود از تقویت بنیه‌های علمی تمام امت اسلامی.

8- به دنبال قلمروزدایی و تقویت بنیه علمی در حوزه علمی، پایه‌های رشد نهضت ترجمه نیز فراهم شد. به نحوی که افرادی از همه نقاط جهان اسلام، اعم از علمای صابئی، نصرانی، یهودی، مسلمان و زرتشتی گرد آمدند و بعدها نظامیه بغداد را با هزاران جلد کتاب ، مرکز دانش‌اندوزی خود قرار دادند.

9 - این ویژگی‌ها باعث می‌شد تا جهان علم با حقیقت از منظر دیگری مواجه شود. اما پرسش بنیادین این است که حقیقت زمانه امام باقر (ع) چه بود؟ و ایشان چگونه به دریافت آن نایل شدند؟

توضیح آنکه اگر زمان پیامبر(ص)، دوره نهضت جهانی اسلام است، زمان خلفا و علی (ع) دوره تثبیت و استقرار نظام اسلامی است، در دوره حسنین (ع) با هرج و مرج، صلح اعتراض‌آمیز و در نهایت قیام خونین مواجه‌ایم؛ در زمان امام سجاد(ع) که دوره گذر از مصیبت‌های تاریخی است، و سخن امامان معصوم(ع) بیان دردها در قالب ادعیه است، به دوره‌ای وارد می‌شویم که انسجام‌بخشی و مکتوب‌سازی دستاوردهای اسلام، مهمترین رسالت امام باقر (ع) محسوب می‌شود.

حرکت امام باقر (ع) واجد مؤلفه حقیقت‌طلبی‌ای بود که در درون خود از طریق مواجهه علمی به اثبات حقانیتی می‌پرداخت که تاکنون نادیده انگاشته شده بود. حقانیتی که پس از عبور از گردنه‌های معرفت‌‌شناختی نیاز به بازنگری و ارائه حقایق درونی خود داشت.

 

گروه دین و اندیشه - مهدی ملکی

تنظیم برای تبیان: س.پ.صابری

چند قدم همراه با سیره امام محمدباقر علیه‌السلام

پیشوای خرد؛ الگوی جوان

چند قدم همراه با سیره امام محمدباقر علیه‌السلام

ولادت امام باقر علیه السلام

 

فقط خدا و دیگر هیچ              سایه زودگذر درخت

شکافنده دانشها                 مایه خرسندی

برازنده و پاکیزه                    امام تازه داماد 

خدا، عشق، پسر!               جمعه؛‌روز انفاق 

خوش خلقی

 

فقط خدا و دیگر هیچ

امام صادق علیه السلام می فرماید: «پدرم، امام محمد باقر علیه‌السلام همواره مشغول ذکر خدا بود. هنگام خوردن غذا ذکر می‌گفت. وقتی با مردم صحبت می‌کرد از یاد خدا باز نمی‌ماند و کلمه لا اله الاّ اللَّه همواره بر زبانش جاری بود. سحرگاهان ما را به عبادت و شب‌زنده‌داری تا برآمدن آفتاب می‌خواند.»

افلح، خدمتکار امام می گوید: با حضرت محمد بن علی علیه السلام برای انجام مناسک حج، بار سفر بستم. وقتی نگاه امام به کعبه افتاد، شروع به اشک‌ریختن کرد و با صدای بلند گریست؛ تا جایی که شگفتی مرا برانگیخت گفتم: پدر و مادرم به فدایت باد! مردم شما را نگاه می کنند. اگر ممکن است کمی آهسته تر گریه کنید. امام فرمود: وای بر تو! چرا صدایم را به گریه بلند نکنم تا شاید مورد بخشایش و مهرورزی پروردگار قرار گیرم و فردای رستاخیز به مهربانی و لطفش درآویزم.

 

سایه زودگذر درخت

زندگی فردی امام علیه‌السلام به‌دور از زیور و زینت دنیایی بود. اتاق امام بسیار ساده و کوچک بود، هرگز خاطر خویش را از اندیشه در امور دنیایی نمی آشفت. او می فرمود: دنیا را مانند کاروان‌سرایی فروگذار چرا که پیامبر صلی الله علیه وآله فرموده: مثل من و دنیا مثل سواری است که ساعتی زیر سایه درختی فرود می آید و برمی خیزد و از آن‌جا می رود.

 

شکافنده دانشها

بی گمان شخصیت علمی امام باقر علیه‌السلام در دوران حیات او، بسیار برجسته و محضر او همواره مملو از دانشمندان و دانشورانی بوده است که در جست وجوی سرچشمه دانش بوده اند. آن چنان که از کودکی «شکافنده دانشها» شناخته شده و سرآمد دانشمندان و عالمان روزگار بود تا آن‌جا که در ستایش دانش او شاعران قصیده ها سرودند و نویسندگان، قلم بر خروارها کاغذ راندند. آوازه دانش امام علیه‌السلام بر تمامی سرزمین های اسلامی سایه افکنده بود و مردم، به‌ویژه دانشوران، شیفته نام و آوازه او بودند و این شیفتگی در بین مردم عراق بیش‌تر به چشم می خورد و دوست و دشمن، زبان به ستایش دانایی او گشوده بودند.

 

بخشندگی؛ مایه خرسندی

هر چند امام علیه السلام عائله زیاد و زندگی ساده‌ای داشت، ولی بین مردم به بخشندگی و کرامت مشهور بود. همواره به نیازمند و بی نیاز بخشش می کرد و این رفتار را مایه خرسندی خویش قرار داده بود. در بخششها، همیشه شأن و مرتبه افراد را در نظر می گرفت به اندازه‌ای که نه موجب اسراف و زیاده روی و نه سبب تحقیر و پایین آمدن شأن آنان شود.

 

برازنده و پاکیزه

امام باقر علیه‌السلام بر رعایت بهداشت فردی تأکید بسیار داشت. هر چند در آن دوران، امکانات بهداشتی و پزشکی بسیار محدود بود، در همان روزگار بسیار بدان اهمیت می داد و رعایت آن را به‌ پیروان خویش نیز سفارش می کرد. همواره محاسن خود را حنا می کرد، لباس های تمیز می پوشید، و ناخنهایش را همواره کوتاه می کرد. هم‌چنین به مسواک‌زدن اهمیت بسیاری می داد و می فرمود: «اگر مردم می دانستند که مسواک زدن چه فواید مهم و فراوانی دارد، آن را حتی در بستر خواب نیز از خود جدا نمی کردند.» امام همواره در محیط‌های عمومی با لباسهای برازنده و تمیز حاضر می شد به گونه‌ای که در مورد ایشان می گفتند: ظاهر او بیش‌تر به جوانان می ماند.

پدرم، امام محمد باقر علیه‌السلام همواره مشغول ذکر خدا بود. هنگام خوردن غذا ذکر می‌گفت. وقتی با مردم صحبت می‌کرد از یاد خدا باز نمی‌ماند و کلمه لا اله الاّ اللَّه همواره بر زبانش جاری بود. سحرگاهان ما را به عبادت و شب‌زنده‌داری تا برآمدن آفتاب می‌خواند.

امام تازه داماد

یکی از نکته‌های ارزنده و جالب توجه زندگانی امام باقر علیه‌السلام اهتمام ایشان در جلب محبت افراد خانواده و فراهم‌آوردن لوازم تحکیم خانواده است.

«حسن زیات بصری» به همراه یکی از دوستانش به حضور امام شرف یاب می شود. وی پس از ورود به اتاق امام با صحنه‌ای روبه رو می شود که تعجب او و همراهش را بر می انگیزد. او امام و اتاقش را در حالتی بسیار آراسته ملاقات می کند. به هر حال، پرسش هایش را مطرح می کند و پاسخ می شنود. هنگام برخاستن و خارج شدن، امام به او می فرماید: «فردا همراه دوستت نزد من بیا». روز بعد به منزل امام می آید، ولی ایشان را در اتاقی خاکی که فقط حصیری در آن پهن بود با پشمینه بر تن می‌یابد.

امام به او فرمود: «ای برادر بصری! اتاقی را که دیشب مشاهده کردی، اتاق همسرم بود و اسباب و اثاثیه ای هم که در آن بود به او تعلق داشت. او خودش را برای من زینت کرده بود و من هم باید خود را برای او زینت می کردم. بنابراین، گمان بد به دل خویش راه مده» او گفت: فدایت شوم! سوگند که در مورد شما بدگمان شده بودم، ولی اینک خدا بدگمانی را از دلم بیرون کرد و دریافتم که حقیقت، همان است که شما فرمودید».

ولادت امام باقر علیه السلام

خدا، عشق، پسر!

نقل است که یکی از فرزندان ایشان بیمار شده بود و وضع وخیمی داشت و امام از این موضوع بسیار ناراحت بود. سرانجام بیماری او بهبود نیافت و به مرگ او انجامید. امام از درگذشت او بسیار متأثر شد. صدای شیون و زاری اهل خانه که بلند شد، امام به بالین فرزند خود رفت، ولی لحظاتی بعد با چهره ای گشاده بیرون آمد که موجب تعجب برخی از حاضران شد. در این‌باره از ایشان پرسیدند، حضرت فرمود: «ما دوست داریم آن که دوستش داریم (فرزندمان) سلامت باشد، ولی وقتی خواست خدا در مورد ما نازل شد به آن‌چه او دوست دارد، گردن می نهیم.» امام با این رفتار و گفتار نیکو، چارچوب محبت واقعی و اصیل را به همگان آموخت و یادآور شد که دوستی های دنیایی و حتی محبت به فرزند، نباید مانع فرمان برداری و روی برتافتن از خواست الهی شود .

 

جمعه؛ روز انفاق

کمک به محرومان، نیازمندان و ستم‌دیدگان جامعه، اصل بزرگی در زندگانی امام باقر علیه‌السلام بود و برطرف‌کردن نیازهای مادی و روحی آنان را مهم ترین فعالیتهای اجتماعی خود به شمار می آورد. امام، آنان را دور خود جمع می کرد، سخنانشان را می شنید و دردهایشان را شفا می بخشید.

امام روزهای تعطیل به‌ویژه جمعه ها را به دستگیری و انفاق به مستمندان اختصاص می داد و دیگران را نیز به آن برمی انگیخت. در روایتی از امام صادق علیه‌السلام آمده است: «با وجود این که پدرم از نظر بنیه مالی ضعیفتر از سایر افراد خاندانش و نیز مخارج زندگی‌اش نیز بیش‌تر از بقیه بود، ولی در هر روز جمعه به نیازمندان کمک می کرد؛ حتی اگر کمک او به اندازه یک دینار بود و می فرمود: پاداش صدقه و کمک به نیازمندان در روز جمعه برتری ‌دارد؛ همان گونه که روز جمعه نسبت به دیگر روزهای هفته برتر است. ویژگی برجسته امام در دستگیری از مستمندان این بود که هرگز آنان را سائل یا گدا خطاب نمی‌کرد و همواره به دیگران می‌فرمود: آنان را به بهترین نام هایشان صدا بزنید».

 

خوش خلقی

امام از شاد کردن دیگران خشنود می‌شد و از زبان جد بزرگوارش رسول اکرم صلی الله علیه وآله این روایت را برای مردم می‌خواند که هر کس مؤمنی را شاد کند، مرا شاد کرده و هر کس مرا شاد کند، خدای را خشنود ساخته است و گاه اطرافیان را به شوخی های ستوده و در حد اعتدال ـ که موجب سرور و خوشحالی افراد می‌شود - تشویق می‌کرد و به آنها می‌فرمود: «همانا خداوند آن کس را که در میان جمعی شوخی ستوده می‌کند دوست دارد».

 

تنظیم: تبیان؛ گروه دین و اندیشه – حسین عسگری

شناسنامه امام محمد باقر علیه السلام

شناسنامه امام محمد باقر علیه السلام

ولادت امام باقر علیه السلام


تاریخ حیات

امام محمد باقر علیه‌السلام در روز جمعه یا دوشنبه یا سه شنبه غره ماه رجب یا سوم ماه صفر سال 57 هجری یا به روایتی دیگر سال 56 هجری، در مدینه به دنیا آمد و در روز دوشنبه هفتم ذی حجه یا ربیع الاول و یا ربیع الاخر سال 114 هجری، در همان شهر بدرود حیات گفت. بنابراین، آن حضرت 57 سال در این جهان زیست. از این مدت چهار سال با جدش امام حسین علیه‌السلام و پس از وی 35 سال با پدرش زندگی کرد و هیجده سال بقیه عمرش را به تنهایی به سر برد.

بنابر روایتی که در کتاب اصول کافی از قول امام صادق علیه‌السلام نقل شده است، وی 19 سال و دو ماه بیش از پدرش زیسته است و در همین دوران، امامت شیعیان را عهده دار بوده است. امام باقر علیه‌السلام در مدت امامت خود چند صباحی از خلافت ولید بن عبد الملک و نیز خلافت سلیمان بن عبد الملک و عمر بن عبد العزیز و یزید بن عبد الملک را درک کرد و سرانجام در روزگار خلافت هشام بن عبد الملک به شهادت رسید.

امام باقر علیه‌السلام در قبرستان بقیع و در کنار آرامگاه علی بن حسین علیه السلام ، پدرش، و حسن بن علی علیه السلام عموی بزرگوارش، به خاک سپرده شده است.

 

مادر آن حضرت

مادر آن حضرت، فاطمه دختر حسن بن علی علیه السلام بود که با کنیه "ام عبد الله" شناخته می شد و بنابر قول دیگر، "ام الحسن" خوانده شده است. بنابراین امام باقر علیه‌السلام از سلاله پدر و مادری هاشمی علوی و فاطمی به شمار می آید. بدین جهت او نخستین کسی است که از نسل امام حسن و امام حسین علیهماالسلام به دنیا آمده است.

 

کنیه  و لقب آن حضرت

کنیه وی را بعضی "ابو جعفر" و برخی "ابو جعفر اول" خوانده‌اند. آن حضرت القاب بسیاری داشت که از آن میان لقب «باقر یا باقر العلم »از همه مشهورتر است.

 

چرا به آن حضرت باقر گویند؟

در فصول المهمة آمده است: آن حضرت را بدین لقب می خواندند زیرا علوم را می شکافت و باز می کرد. در صحاح آمده است: «تبقر، یعنی توسع در علم ». و در قاموس گفته شده است: محمد بن علی بن حسین را باقر می خواندند چون در علم تبحر داشت.

شیخ صدوق در علل الشرایع به نقل از عمرو بن شمر آورده است: از حابر جعفی پرسیدم چرا به امام پنجم، باقر می گفتند؟ گفت: «چون علم را می شکافت و اسرار آن را آشکار می کرد». در مناقب ابن شهر آشوب نوشته شده است: گفته‌اند برای هیچ یک از فرزندان حسن و حسین علیه‌السلام این اندازه از علوم، از قبیل تفسیر و کلام و فتوا و احکام و حلال و حرام فراهم نشد که برای امام باقر علیه‌السلام . محمد بن مسلم نقل کرده است که از آن حضرت سی هزار حدیث پرسش کردم.

حضرت را باقر می خواندند زیرا علوم را می شکافت و باز می کرد. در صحاح آمده است: «تبقر، یعنی توسع در علم ». و در قاموس گفته شده است: محمد بن علی بن حسین را باقر می خواندند چون در علم تبحر داشت.

نقش انگشتری امام باقر علیه‌السلام

شیخ صدوق در کتابهای عیون اخبار الرضا و امالی از قول امام رضا علیه‌السلام نقل کرده است که فرمود: «نقش انگشتری امام حسین علیه‌السلام «ان الله بالغ امره »بود و علی بن حسین علیه‌السلام انگشتری پدر خود را به دست می کرد. محمد بن علی نیز همان انگشتری امام حسین علیه‌السلام را خاتم قرار می داد. اما در فصول المهمه آمده است که نقش انگشتری آن حضرت «رب لا تذرنی فردا» بود. نویسنده این کتاب[فصول المهمه]همچنین اضافه کرده است: ثعلبی در تفسیر خود نوشته است بر روی انگشتری امام باقر علیه‌السلام این کلمات نقش بسته بود: "ظنی بالله حسن" و "و بالنبی الموتمن" و "بالوصی ذی المنن" و "بالحسین و الحسن".

شیخ صدوق نیز مانند این روایت را در کتاب عیون اخبار الرضا از پدرش از امام صادق علیه‌السلام نقل کرده است. شیخ طوسی در تهذیب از امام صادق علیه‌السلام نقل کرده است که فرمود: نقش انگشتری پدرم این عبارت بود: «العزة لله جمیعا». در کتاب حلیة الاولیا نیز از امام صادق علیه‌السلام روایت شده که فرمود: نقش انگشتری پدرم «القوة لله جمیعا»بود. در کتاب کافی از یونس بن ظبیان و حفض بن غیاث نقل شده است که بر روی انگشتری ابو جعفر محمد بن علی علیه‌السلام که بهترین کس از سلاله آل محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله بود، عبارت «العزة لله »نقش بسته بود. البته بعید نیست که آن حضرت چندین انگشتری داشته که بر روی هر یک عبارتی متفاوت از دیگری حک شده بوده است.

 

خلفای معاصر با امام باقر علیه‌السلام
ولادت امام باقر علیه السلام

در زمان امام باقر علیه‌السلام ولید بن عبد الملک و سلیمان بن عبد الملک و عمر بن عبد العزیز و یزید بن عبد الملک و هشام بن عبد الملک خلافت داشته‌اند. برخی هم نامهای ولید بن یزید بن عبد الملک و یزید بن ولید بن عبد الملک و ابراهیم بن ولید بن عبد الملک را بر تعداد فوق افزوده‌اند.

 

فرزندان امام باقر علیه‌السلام

شیخ مفید در ارشاد می نویسد: امام باقر علیه‌السلام هفت فرزند داشت. ابو عبد الله جعفر بن محمد، [فرزند بزرگ ایشان]، کنیه امام باقر علیه‌السلام را به همین علت ابو جعفر می گفتند. فرزند دیگرش عبد الله نام داشت که مادر این دو ام فروه، دختر قاسم بن محمد بن ابوبکر بود. دو فرزند دیگر آن حضرت ابراهیم و عبید الله نام داشتند که از مادری به نام ام حکیم، دختر اسد بن مغیره ثقفی زاده شدند. از این دو پسر نسلی به وجود نیامده. علی و زینب دو فرزند دیگر آن حضرت بودند که از مادری کنیز به دنیا آمده‌اند. ام سلمه هم فرزند دیگر امام بود که او هم از مادری کنیز متولد شده بود. برخی گفته اند: زینب همان ام سلمه بوده است.

سیره معصومان، ج 5، سید محسن امین

تنظیم: تبیان؛ گروه دین و اندیشه – حسین عسگری