صلی الله علیک با ابا عبد الله

یا صاحب الزمان یا شریک القرآن والامام انس والجان

صلی الله علیک با ابا عبد الله

یا صاحب الزمان یا شریک القرآن والامام انس والجان

گفتار آیت الله جوادی آملی

فاوت سلوک در عرفان با سلوک در فلسفه

در کتاب‏های کلامی و فلسفی، سلسلهٴ مراتب هستی محفوظ است؛ یعنی با بحث‏های علّی و معلولی، اوّل و وسط و پایان رشته‏های عقلی تنظیم و تدوین می‏شود و از اینرو، یک حکیم یا متکلّم، هر چه بنویسد یا بگوید یا بیندیشد، همه در محور علّت و معلول و با حفظ سلسلهٴ مراتب هستی است، ولی «عرفان» برای رسیدن به خدا، دو راه را به سالک نشان می‏دهد؛ یکی راه متعارف که همان راه اسباب و علل است؛ راه اسماء کوچک، بزرگ، بزرگ‏تر، و اسم اعظم؛ و دیگری راه مستقیمی است که هر کس با خدای سبحان می‏تواند داشته باشد که از این راه دوم، در «فلسفه» خبری نیست. باید توجه داشت که راه دوم، با نظام علّی و معلولی مخالف نیست و به معنای ابطال علیّت نمی‏باشد بلکه به معنای توسّل به علّت مستور و تمسّک به سبب مخفی و نزدیک است که آن سبب نزدیک، همان مسبب‏الاسباب می‏باشد.

عرفان می‏گوید همان گونه که انسان می‏تواند با استمداد از علل و اسباب که مظاهر حق می‏باشند، از اسماء الهی مدد بگیرد و مراتب هستی را یکی پس از دیگری طی کند، هر کسی با خدا، راه مستقیمی نیز دارد که «راه میان‏بُر» است و اَحَدی در این راه دخالت ندارد و لذا شخص عارف، در عین حال که اسماء حسنای الهی را گرامی می‏دارد، این راه خاص و مستقیم را نیز همواره حفظ می‏کند؛ البته این راه نیز به عنوان اسم «قریب» یا اسم «اقرب» طی می‏شود. عارف این مطلب انیق و دقیق را از دعا و نیایش‏های قرآن کریم به دست می‏آورد. عرفان، هر چه که دارد، مایه و پایه‏اش از تعالیم قرآن و عترت (علیهم‏السلام) است. ندای «یا ربّ، یا ربّ» با حرف ندا و نجوای «ربّ، ربّ» بدون حرف ندا، همان راه میان‏بُری است که کلیدش به دست «دل» است و آن کس که درِ مناجات را باز می‏کند و به خود اجازهٴ گفتن «خدایا! » می‏دهد، صاحب خانه، از همان درِ مخصوص و یا از درِ عمومی، جواب او را می‏دهد و مشکلش را حل می‏کند.

ولایت فقیه ص 271

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد