صلی الله علیک با ابا عبد الله

یا صاحب الزمان یا شریک القرآن والامام انس والجان

صلی الله علیک با ابا عبد الله

یا صاحب الزمان یا شریک القرآن والامام انس والجان

شاخصه های انتخاب مرجع

شاخصه های انتخاب مرجع
شرایط اجتهاد از دیدگاه وحید بهبهانی قدس سره

برخى عناوین بویژه د رعرصه معارف دینى از تقدّس و والامقامى در هاله اى از ابهام مانده اند و در آنها گفتگو و کاوش کمترى انجام گرفته است. زیرا عامه مردم نه توان اندیشه در آنها را داشته اند نه جرأت پرسش.

خواص نیز چون دراین زمینه با شبهه و پرسشى برنخورده اند به آن نپرداخته اند. این عناوین هم در حوزه احکام و هم در معارف بسیارند.

 در بینش اسلامى کج تابى وکج روى عالم دینى به سان انحراف سلاطین است. صلاح وفساد مردم وجامعه به این دو قشر و نهاد بستگى دارد. بلکه با دقّت نظر فساد عالم دینى زیان بارتر از فساد سلطان است. زیرا این انحراف به نام دین انجام مى یابد و در ارکان ایمان وعقیده مردم خلل وارد مى کند. به همین جهت درحدیث مقدّم شده است:

(صنفان من امتّى اذا صلحا صلح امتّى واذا فسدا فسد امتى: الفقهاء والأمراء)

عالم دینى سفینه نجات امّت اسلامى است که مردم رااز گردابهاى ایمان سوز عبور مى دهدوامواج فتنه ها وخدعه را با نورعلم وتقوا مى شکافد. لغزش وخلل دراین کشتى یک انحراف وزیان فردى نیست.او با خود یک امّتى را به تباهى مى کشاند ویک جامعه اى را به گرداب هلاکت مى افکند:

( زلة العالم کزلة السفینة تغرق و یغرق)

مقام و مرتبت عالم دینى هرچه بالاتر باشد واطمینان و رجوع مردم بیشتر لغزش و خطاى اوسنگین تر وخطر سازتر خواهد بود. مرجعیّت که عالیترین نهاد درحوزه هاى علوم دینى شیعه است حساسیت ویژه اى دارد.

ترقى و انحطاط شیعه درگرو توان و ناتوانى این نهاد مقدس است. در تاریخ تشیّع آنگاه که زمام این امر را عالمى توانا ومدّبر به دست گرفت حماسه ها آفرید وثمرات میمون ومبارکى به بارآورد و در هر زمان که کاستى دراین نهاد پیدا شد نه تنها ازفرصتها و موقعیّتها به سود اسلام بهره بردارى نشد که رخوت و رنج را براى جوامع اسلامى به ارمغان آورد.

دراین راستا است که باید مکانت ومقام این نهاد را پاس داشت وحساسیّتى نه کمتر از حساسیّت نسبت به رهبرسیاسى جامعه بدان ورزید. دربینش اسلامى چنانکه بى تفاوتى نسبت به رفتار سلاطین خیانت به امّت اسلامى است سهل انگارى وبى حساسیتى درگزینش مرجع وانتخاب احسن خیانت به دین و ایمان مردم وگناهى نابخشودنى است.

* یادکرد دیگرى که بحثى مبسوط مى طلبد ملاکهاى انتخاب مرجع است.

مرجع مجتهد عادلى است که برجستگیهاى علمى وخصایص ویژه اخلاقى واجتماعى او او را ملجأ مردم مى کندو در مسایل و پرسشهاى دینى مرجع رجوع مردم جامعه و زمان خویش مى شود.

کار او بیان حکم حوادث واقعه وپرسشهاى نوپیدا است. او متکفّل بیان احکامى است که مربوط به روابط چهارگانه انسان: ( رابطه باخدا انسانها خود و طبیعت) است. خاستگاه این پرسشها دگرگونى روابط اجتماعى وپیدایى روابط جدیداست که براثر تحوّل زمان درچهار حوزه یادشده پدید مى آید.

چون ماهیّت مرجعیّت امرى اجتماعى ومتعلّق اجتهاد متغیّر و زمانى است اختلاف زمانها و شرایط درجدول ملاکها جا به جایى پدید مى آورد. در زمانى شجاعت واقدام درصدر جدول قرار مى گیرد ودر زمانى دیگر عرفان به زمان و شناخت موضوعات.

درجامعه اى عدل و تقوى ملاک اوّل است و در شرایط وجامعه دیگر عقل و تدبیر و درجامعه دیگر شرایط دیگر.

این جا به جایى یا ا زناحیه توسعه درمصادیق پدید مى آید یا از ناحیه تغییر موضوع. مثلاً حوادث واقعه جوامعى که ارتباطات از سطح زندگى خانوادگى وقبیله اى فراتر نمى رود شکلى بسیط دارد و پاسخ بدانها چندان مشکل نمى نماید و شرطى به نام شناخت موضوع و زمان درکارنیست. ولى درجوامع توسعه یافته و یا درحال توسعه که بافت اجتماعى پیچیده اى دارند و روابط چهارگانه انسان که موضوع حکم است ابعاد مختلفى دارد شناخت حادثه و موضوع نوپیدا منوط به آگاهى از تأثیر وتأثرآن دربقیّه نهادها وروابط اجتماعى است. دراین جوامع شناخت زمان و مکان و روابط پیچیده حاکم برجوامع ازمقوّمات اجتهاد صحیح است چه رسد به ملاک مرجعیّت.

کسى که این مسائل را نشناسد تصوّر صحیحى از موضوعات نمى تواند پیدا کند تا حکم صحیحى بدهد. چنین کسى بى شک نمى شود مرجع رجوع مردم دراحکام براى برقرارى زندگى اسلامى باشد.

 این است که امام راحل فرمود:

 اجتهاد مصطلح درحوزه ها کافى نمى باشد بلکه یک فرد اگر اعلم درعلوم معهود حوزه ها هم باشد ولى نتواند مصلحت جامعه را تشخیص دهدو یا نتواند افراد صالح و مفید را از افراد ناصالح تشخیص دهد و به طور کلّى درزمینه اجتماعى و سیاسى فاقد بینش صحیح و قدرت تصمیم گیرى باشد این فرد درمسائل اجتماعى وحکومتى مجتهد نیست.

 

ازشرایطى که پیش از انقلاب قابل طرح نبود ولى با پیدایش نظام اسلامى اهمیّت اول را دارد تعهّد به حفظ نظام اسلامى است.

این شرط براى انتخاب مرجع به دوجهت ضرورى است:

1. درعرصه مباحث نظرى عدالت و تقوا از شرایط اساسى مرجع دینى است. اگرمجتهدى اعلم علماى عصر باشد ولى درعدالت و تقواى اوکاستى باشد قابل مراجعه نیست. رجوع به او در حکم مراجعه به طاغوت است. زیرا چنین کسى نه تنها نمى تواند انسانها را به نور برساند; بلکه چه بسا آنان را درظلمات گرفتار سازد.ابتدایى ترین شرط تقوا و عدالت انجام فرائض است.

 از جمله فرائض مهمّ دراسلام حفظ نظام اسلامى است که به تعبیر فقها (رحمة اللّه علیهم) دررأس فرائض قرار دارد. هیچ فریضه اى نمى تواند مانع انجام آن گردد وهیچ توجیهى شانه تهى کردن از این تعهّد بزرگ را نمى تواند موجه نشان دهد.

بر این اساس تعهّد به حفظ نظام درروزگار ما ازاساسى ترین شرایط در انتخاب مرجع است; چه اگر مجتهدى این مهم را سرلوحه کارها و تعهدات خویش قرار ندهد مهم ترین فریضه اسلامى را ترک کرده

2.درعرصه عمل مراجع امین مردم و مورد اطمینان آنان مى باشند.

مردم احکام دین خودرا از آنان مى گیرنداگرمرجعى درقبال نظام بى تعهّد شد روح بى تفاوتى و کناره گیرى ازصحنه درمردم دمیده مى شود وسهل انگارى دربرابر نظام اسلامى موجه مى نماید. او وقتى مى بیند مقتداى دینى اش دربرابر وقایع جارى مملکت بى تفاوت است نه تنها خودرا موظف به حضور درصحنه نمى یابد که چه بسا نسبت به روند نظام با دید تردیدو شک مى نگرد.

اگر پژوهشگرى اجتماعى به بررسى علل بى تفاوتى دربرخى اقشار جامعه بپردازد این را از کار آمدترین انگیزه ها خواهد یافت.اینان بذرشوم بى تفاوتى رادرمجلس سوگوارى امام حسین (ع) که خودقربانى بى تفاوتى عالمان زمانش شد در دل پاک عاشقان آن والامقام مى کارند ودل پاک خلق خدا را براى فرود و قبول طرحها واندیشه هاى مخالفان نظام اسلامى مهیّا مى نمایند.

با این تحلیل و دهها پى آمد زیان باردیگر که مجال برشمارى آن نیست آیا مى شود مجتهدى را که دربرابر مسائل نظام بى تفاوت است ودرحفظ وبقاى آن تعهّدى ندارد مرجع مردم قلمداد کرد؟


منبع:سایت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی                     تنظیم:نقدی-گروه حوزه علمیه تبیان 

زمین همیشه با امام است:

  • زمین همیشه با امام است:
  • خداوند در هیچ زمان و مکانی زمین را از حجت خود که همان پیامبران و امامان معصوم می باشند خالی نمی گذارد و همیشه و همه حال حجت خود را در زمین قرار می دهد، تا بوسیله آنها مردم هدایت شده و با کمک و راهنمایی آنها به مقام والای انسانی خود دست یابند و هم به وسیله آنها رزق و روزی و نعمت های بی پایان خود را برای انسان ها فرو فرستند.زیرا غیر از امام معصوم کسی نمی تواند ضامن دریافت این همه نعمات بزرگ الهی گردد و به وسیله ضمانت آنها است که خداوند نعمت های خودش را بر همه موجودات عالم نازل می گرداند و همچنین توسط آنها دین و عدالت در جامعه مسثقر شده تا مظلومان و مستضعفان به حق خود برسند. اما حاکمان ظالم در همه زمان ها با هزار مکر و حیله برای رسیدن به اهداف زشت و پلید خود همه آنها را به شهادت رساندند. و خداوند برای حفظ آخرین حجت خود حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف او را از نظر دشمنان پنهان نموده است تا در روز معین او را برای از بین بردن کفر و ظلم و ستم فرستاده تا عدالت را در جهان بر پا و دین را زنده گرداند.خدایا آن روز را بر ما نزدیک بفرما!
  • امیر المومنین علیه السلام در این باره در نهج البلاغه می فرمایند:
  • آری خداوندا،زمین هیچ گاه از حجت الهی خالی نیست ،که برای خدا با برهان روشن قیام کند یا آشکار و شناخته شده است (مانند 11امام)یا بیمناک و پنهان است (مانند امام دوازدهم) تا حجت خدا باطل نشود و نشانه هایش از بین نرود.
  • نکته ها:
  • 1-حجت خدا همیشه در زمین وجود دارد.
  • 2-همه رزق وروزی ما به وسیله امام زمان علیه السلام به ما می رسد.
  • 3-هر چه اطاعت ما از امام بیشتر باشد رزق وروزی فراوان تر می گردد.
  • 4-امامان دشمن ظالمان و ستمگران بوده اند.